ml>
به گزارش ایرنا متن نامه سرگشاده علی مطهری خطاب به حجتالاسلام کروبی به شرح ذیل است:
با اهدای سلام، مستند تبلیغاتی جناب عالی را ملاحظه کردم و متأسف شدم. نشانههای غربزدگی و خودباختگی در مقابل فرهنگ غربی در آن موج میزد. ظاهراً مصمم هستید که به هر قیمت، ولو انکار احکام مسلم اسلام آرای بخشی از جامعه را به سوی خود جلب کنید. انکار حکم مسلم تعدد زوجات با این بیان که با اجرای آن در ایران مخالفم، حاکی از بیاطلاعی شما از فلسفه این حکم است. شما را ارجاع میدهم به کتاب "نظام حقوق زن در اسلام " اثر شهید آیتالله مطهری. تعدد زوجات از حقوق زن و یکی از افتخارات اسلام است.
دنیای غرب که این قانون را رد میکند چه چیزی جز فساد و فحشاء در جای آن قرار داده است؟ و شما که این حکم اسلام را انکار میکنید چه راهی را برای حل معضل زنان بدون شوهر پیشنهاد میکنید. معمولاً در اجتماعات بشری به دلیل تلفات بیشتر مردان و مقاومت بیشتر زنان در مقابل بیماری، تعداد زنان آماده ازدواج از تعداد مردان آماده ازدواج بیشتر است و انکار قانون تعدد زوجات به معنی محروم کردن تعدادی از زنان از حق داشتن شوهر است. البته بدیهی است که تک همسری طبیعیترین شکل ازدواج است و هر مردی صلاحیت ازدواج مجدد را ندارد و شرایطی لازم است، از جمله درک درست از فلسفه این حکم و اینکه این قانون تنها راه حل یک معضل اجتماعی است.
نشانه دیگر غربزدگی در مستند تبلیغاتی شما مطرح شدن مسئله حجاب اختیاری است، بدون آنکه پاسخ درستی به آن داده شود. آیا در رژیم شاه غیر از این بود که حجاب، اختیاری بود؟ در آن رژیم مرز بیحجابی به کجا منتهی شد؟ آیا غیر از این است که در سالهای آخر رژیم پهلوی برخی زنان در کنار دریا با لباس زیر تردد میکردند و در شمال تهران نیز نیمه عریانی بیداد میکرد به طوری که به اعتراف برخی اروپائیان شمال تهران از اروپا نیز پیش افتاده بود؟
آیا شما معتقد به وظیفه دولت اسلامی در ارتقای اخلاق و فضائل مردم نیستید و دولت را فقط مسئول تأمین آب و نان مردم میدانید، آنچنان که سکولارها میاندیشند؟ آیا شما این اجماع فقها را که امر به معروف و نهی از منکر آنجا که مستلزم اعمال قانون باشد وظیفه دولت اسلامی است قبول ندارید؟ به علاوه، مگر اکنون درباره پوشش اسلامی اعمال زوری در کار است؟ آیا از این آزادتر هم برای یک نظام اسلامی امکان دارد؟ اگر ایرادی هست، در جهت مقابل است که چرا نظارتی بر پوشش اسلامی زنان و مردان نیست و چرا دولت نهم با طرح ارتقاء امنیت اخلاقی جامعه بارها مخالفت و کارشکنی نموده و زحمات کارکنان نیروی انتظامی را کم اثر کرده است و اگر نقصی در کار آنها هست درصدد رفع آن برنیامده است؟ در واقع دولت نهم با بیتفاوتی نسبت به مسائل مربوط به عفاف جامعه و آزادی دادن بیش از حد در این حوزه، ضمن اینکه مورد انتقاد اقشار متدین جامعه واقع شده، افرادی مانند شما را که تحت تأثیر فرهنگ غربی هستید خلع سلاح کرده است، چرا که دولت نهم در این حوزهها گاهی از دولت اصلاحات نیز پیشی گرفته است.
انتظار ما از شما این بود که در مستند خود از انحطاط وضع پوشش اسلامی در دوازده سال اخیر سخن میراندید و طرح خود را برای حل این مشکل ارائه مینمودید.
مسئله دیگر در مستند شما این بود: آیا مبارزه با آمریکا در حالی که شکم بخشی از جامعه ما گرسنه است درست است؟ و شما هم جواب درستی ندادید. آیا ما باید مردم را آرمانگرا بخواهیم یا به گونهای که ایدهآلشان سیر شدن خود باشد هر چند برادران مسلمان یا همنوعشان تحت شدیدترین ظلمها باشند؟ البته سیر کردن شکم گرسنگان جامعه وظیفه اول هر دولتی است ولی هنر یک دولت اسلامی این است که میان آرمانگرایی و واقعگرایی تعادل ایجاد کند و هیچ کدام را به بهانه دیگری تعطیل نکند. جالب است که دفاع از حقوق مردم در برنامه مستند شما توسط آقای کرباسچی مطرح شد که خود در زمان تصدی شهرداری تهران حقوق مردم را پایمال میکرد به طوری که آثار آن هنوز باقی است و شاید تا قرنها باقی باشد. ترافیک سنگین امروز شمال تهران بیشتر ناشی از برجسازیهای بیرویه و غیرکارشناسی در کوچه پس کوچهها و خیابانهای شمال تهران در آن دوره سیاه است با این منطق که پول بده هر چند طبقه که میخواهی بساز، در نتیجه در کوچههای ششمتری و هشتمتری ساختمانهای پنج طبقه و هفت طبقه سربرآورد و بسیاری از باغها تبدیل به برجهای بیست طبقه و سی طبقه شد و امروز در شمال تهران اساساً نمیشود حرکت کرد.
نشانه دیگر غربزدگی در برنامه مستند شما این بود که شعارتان که تغییر باشد با کلمه لاتین(change) بر روی تریبون و لباس هواداران شما نوشته شده بود، در حالی که التزام به عدم استفاده از کلمات لاتین باید مورد تأکید یک رئیس جمهور باشد.
به هرحال انتظار از شما چیز دیگری بود. امیدوارم پس از انتخابات در یک فضای آرام در مبانی فکری خود تجدید نظر اساسی بفرمایید و پیشنهاد میکنم برخی آثار اسلامی به ویژه آثار امام خمینی و استاد مطهری را بار دیگر مطالعه فرمایید.
با تقدیم احترام
علی مطهری
نوشته شده توسط : منتظر قائم